ضرورت بازگشت به الگوهاي مصرف اسلامي

نويسنده: محمد حسين طارمى




نقد مصرف گرايي در كشور با الگوهاي مصرف اسلامي

استفاده صحيح از نعمتهاي الاهي از بزرگترين دغدغه هاي پيشوايان دين بوده است. از اين رو ست كه سيره مصرفي اهل بيت(ع) مشاهده ميشود كه ايشان «دوري از اسراف» و «قناعت در مصرف» از اصول مورد تاكيد ايشان بوده است. اين در حالي است كه پيروان ايشان در كشوري اسلامي چون ايران امروزه گرفتار اسراف و تبذير و مصرف گرايي شده اند. ما را چه شده است كه امروزه ايران و ايرانيان را در شمار مصرف گرا ترين مردمان محسوب مي كنند؟!
با نگاهي به آمار مقايسه اي مصرف ايران با ديگر كشورها؛ به ويژه كشورهاي پيرو مكاتب مادي گرا و دنيا طلبيچون فرانسه،چين، ژاپن و آمريكا و...؛ ضرورت بازگشت به اصول مصرفي اسلام و پيروي از الگوهاي مصرف اسلامي رخ مينمايد.
بر اساس گزارش موسسه «ماركت اوراكل»، ايران از نظر ارائه بنزين ارزان سومين كشور و از نظر ميزان يارانه پرداختيبه اين كالا نخستين كشور در ميان كشورهاي جهان است و بيش از 36 درصد كل مصرف بنزين خاورميانه در سال 2007 در ايران مصرف گرديده است. متوسط مصرف سوخت خودروهاي بنزيني در كشورمان حدود 11 ليتر در روز است، در حالي كه متوسط مصرف سوخت در كشورهاي ديگر نظير آلمان و ژاپن 5/2، در انگليس 5/3، در فرانسه 9/1، در كانادا 5/6 و در كشور آمريكا 3/7 ليتر در روز است. هر 10 سال يك بار ميزان مصرف سوخت در ايران 2 برابر ميشود اما اين نرخ رشد در مقياس جهاني يك تا 2 درصد بيشتر نيست و ميزان سوخت مصرفي جهان در حدود هر 50 سال يك بار 2 برابر ميشود. يعني ايران در مقايسه با ميانگين جهاني 4 تا 5 برابر بيشتر سوخت مصرف ميكند. هم اكنون 9 درصد سوخت جهان در ايران و توسط تنها يك درصد جمعيت جهان مصرف ميشود. و هر ساله بيش از 38درصد از بودجه سالانه دولت ايران به يارانه بنزين اختصاص مييابد. در حالي كه در صورت مصرف استاندارد، ايران ميتواند يكي از صادر كنندگان بنزين باشد.
سرانه مصرف نان در ايران به گفته معاون وزير بازرگاني، حدود 160 كيلوگرم در سال است كه نسبت به كشورهاي اروپايي نظير فرانسه كه 56 كيلوگرم و در آلمان 70 كيلوگرم در سال است، بيش از 2 تا 3 برابر است. به اذعان رئيس كميسيون برنامه و بودجه مجلس يارانه نان طي پنج سال اخير به طور متوسط سالانه بيش از 30 درصد رشد داشته است و در سال جاري اين رقم بالغ بر 26 هزار ميليارد ريال است و ادامه اين روند طي 10 سال آينده با رشد متوسط 15 درصد بدون در نظر گرفتن افزايش يارانه قيمت نان، ميزان يارانه پرداختي به 600 هزار ميليارد ريال خواهد رسيد.
براساس گزارش صندوق بين المللي پول، ايران دومين كشور جهان از نظر پرداخت يارانه انرژي با رقم 37 ميليارد دلار ميباشد. مصرف سرانه انرژي در ايران به ازاي هر نفر بيش از 5 برابر مصرف سرانه كشوري مانند اندونزي با 225 ميليون نفر جمعيت، 2 برابر چين با يك ميليارد و 300 ميليون نفر جمعيت و 4 برابر كشور هند با يك ميليارد و 122 ميليون نفر جمعيت است كه با مقايسه شاخص شدت مصرف انرژي در ايران با بسياري از كشورهاي جهان، شاهد وضعيت ناهنجار بهره برداري انرژي هستيم.
در بخش ساختمان و مسكن ايران براساس آمار و ارقام منتشره، متوسط مصرف انرژي به ازاي هر مترمربع در ايران 6/2 برابر متوسط مصرف در كشورهاي صنعتي است كه در بعضي از شهرهاي كشورمان، اين رقم به حدود 4 برابر مي رسد.
تبريزي مديرعامل سابق شركت ملي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي در خصوص ميزان مصرف گاز ايران گفته است: ايران بعد از كشورهاي امريكا و روسيه در رتبه سوم مصرف جهان قرار دارد؛ ميزان مصرف گاز طبيعي در ايران از 68 ميليارد متر مكعب در سال 2001 با متوسط رشد سالانه 3/10 درصد به 123 ميليارد متر مكعب در سال 2008 رسيده و پيش بيني ميشود در سال 2012 ميلادي ميزان مصرف به 277 ميليارد متر مكعب برسد. و با ادامه اين روند در سالهاي آينده ايران به يك مصرف كننده بزرگ گاز طبيعي در جهان تبديل خواهد شد.اين در حالي است كه دولت در سال گذشته 134هزار ميليارد ريال يارانه گاز به مشتركان بخش خانگي تعلق داده است.
الگوي مصرف آب آشاميدني بر اساس اعلام بانك جهاني براي يك نفر در سال، يك متر مكعب و براي بهداشت در زندگي به ازاي هر نفر، 100 متر مكعب در سال است. بر اين اساس، در كشور ما 70 درصد بيشتر از الگوي جهاني آب مصرف ميشود! از نظر مصرف برق هم، ايران نوزدهمين كشور پرمصرف برق در دنياست، و دولت ساليانه يارانه 4 هزار ميليارد توماني براي برق در نظر ميگيرد. دكتر داوودي معاون اول رئيسجمهور در همايش ملي نگاه قدسي به آب گفته است كه سرانه مصرف آب ايرانيها پنج برابر سرانه مصرف جهان است.
سرانه مصرف شكر در ايران 29 كيلو گرم است در حالي كه ميانگين مصرف شكر در جهان 22 كيلو گرم ميباشد، و نيز تحقيقات كارشناسان نشان مي دهد ايرانيها 30 درصد بيشتر از ميانگين جهاني روغن مصرف ميكنند، و همچنين مصرف ميوه در ايران 4 برابر استاندارد جهاني است.
همانطور كه مشاهده ميكنيم مقايسه ميزان مصرف در بخشهاي مختلف با ساير كشورها، نشان دهنده وضعيت بسيار نامطلوب مصرف در همه زمينه ها است. و جالب تر اينجاست كه ساليانه نزديك به 12/2 هزار ميليارد تومان يارانه واقعي و 78 هزار ميليارد تومان يارانه پنهان پرداخت ميكنيم. كه در مجموع مبلغ كل يارانه آشكار و پنهان دولت چيزي در حدود 90 هزار ميليارد تومان است.
گذشته از آمارهاي فوق، فقدان مديريت صحيح زمان و صرف بي رويه عمر در صفها، ترافيكها،مسافرتهاي غير ضروري، و گذراندن عمر در برنامه هاي غير مفيد براي دنيا و آخرت؛ از ديگر مواردي است كه در مقايسه با ديگر ملتها و كشورها، مصرفي بي رويه داريم. چنان كه مشهور است، كار مفيد كار گران و كارمندان ايراني نسبت به برخي كشورها بسيار كم تر است.
در حقيقت صرفه جويي در استفاده از نعمتهاي خداوندي، امري است كه در مكتب اسلام بدان اهتمام بسيار است. اين در حالي است كه پيروان مكاتب ماديگرا و دنياپرستي چون مكاتب ليبراليسم و كمونيسم در كشورهاي چين و فرانسه و آمريكا و....؛ بيش از پيروان مكتب اسلام به الگوهاي مصرفي اسلام پايبند هستند. از اين رو ست كه بايد به الگوهاي مصرفي اسلامي بازگرديم و پرونده مصرف گرايي خود را مورد تجديدنظر قرار دهيم. تحقق واقعيفرمايشات مقام معظم رهبري (دام ظله العالي)، تنها با ورود همه جانبه مردم، دولت و مجلس امكان پذير است و ورود به اين پيكار امروز يك تكليف شرعي و ملي محسوب ميگردد. لذا بايد گامهاي عملي در اصلاح الگوهاي مصرفي خود برداريم، تا خود را به الگوهاي مصرفي اسلامي نزديك تر كنيم. بدين سان نبايد خودمان را با برگزاري چند سمينار وكنگره در اين خصوص، سرگرم كرده؛ از اصل پيام مقام معظم رهبري غافل شويم.

مصرف بي رويه چيست؟

مصرف به معناي استفاده از آن چه در اختيار انسان است، بوده و مصرف بي رويه را ميتوان استفاده نا به جا و نامناسب تعريف كرد. تعبير مصرف بي رويه در برابر تعبير مصرف بهينه است. معيار مناسب و بهينه بودن مصرف را مي توان بر اساس اصول مصرفي اسلام و شرايط زماني و مكاني تبيين نمود. گفتني است، الگوي مصرف در كشورهايمختلف بسته به فرهنگها و سنتهاي مردمان آن زادبوم، متفاوت است. الگوي مصرف در جامعه ما از ديرباز مترادف با اصول مصرفي اسلامي چون قناعت، خودداري از اسراف بوده است. بدون ترديد اصلاح الگوي مصرف در كشور ما به معناي ترويج و جامعه پذيري الگوي مصرف ايراني-اسلامي است.
از سوي ديگر، كشور ما امروز نيازمند توليد ثروت است و تحقق اين مهم در گام اول مستلزم اصلاح الگوي مصرف در كشور است. خط كش مدرج توسعه يافتگي واقعي، نشان مي دهد كه بين مصرف گرايي و توليد ثروت در يك جامعه رابطه عكس وجود دارد. اگر امروز بازارهاي جهاني در چنبره مصنوعات چيني و ژاپني قرار دارد، به خاطر مصرف گرا نبودن مردمان اين كشورهاست. پرهيز از مصرف گرايي در كشورهايي مثل چين، ژاپن و برخي از كشورهايبزرگ اروپايي كه اقتصادهاي بزرگي دارند كاملا مشهود است. انقلاب اسلامي به مردم ما ياد داد كه با فرهنگ صرفه جويي و قناعت ميتوان بر تمام مشكلات فائق آمد.
اما مع الاسف، به واسطه سياستهاي غلط اقتصادي و فرهنگي سالهاي پس از جنگ تحميلي و به تبع آن تغيير ذائقه مردم؛ و همچنين رويكردهاي جديد دشمن در مقابله نرم افزاري با انقلاب اسلامي به يك باره تمام دستاوردهاي ده سال اول انقلاب فراموش شد و بار ديگر تجمل گرايي، مصرف گرايي و اسراف در كشور ترويج شد. اين در حالي است كه عمده پيشرفتهاي كشورهايي مثل ژاپن، كره جنوبي و... بر شالوده تجربيات جنگ و فرهنگ قناعت مردم جنگ ديده صورت گرفت. در واقع بايد اذعان كنيم ما پس از جنگ به دليل سياستهاي غلط يك فرصت تاريخي را از دست داديم. اما امروز به واسطه عزم جدي مسئولان كشور و يك صدايي دولتمردان در ضرورت تحول اقتصادي در تمام زمينه ها؛ بار ديگر اين فرصت احيا شده است كه، فرهنگ صرفه جويي و قناعت ترويج و ترميم گردد. رمز توليد ثروت در يك كشور پرهيز از مصرف گرايي است و كشورهايي به دام تجمل و اسراف مي افتند كه توليد در فرهنگ عمومي آنها جايگاهي ندارد. امروز به ضرس قاطع بايد تاكيد كرد راه پيشرفت كشور همان گونه كه مقام معظم رهبري فرمودند، پرهيز از اسراف و ترويج الگوي مصرف بومي و اسلامي است.
در حقيقت مصرف بي رويه خود مانع بزرگي در برابر رسيدن به اهداف چشم انداز جمهوري اسلامي است. دست يابي به پيشرفت، صرفا با ساخت صنايع بيشتر و امكانات، امكان پذير نيست. در حال حاضر وضع به گونه اي است كه، گويا قرار است ايران با رسيدن به درجات بالاي پيشرفت، به درجه اول مصرف گرايي نيز برسد. در واقع، به لحاظ فرهنگي نيز، نياز به توسعه آموزه هاي فرهنگ اسلامي در ميان نيروي انساني پيشرفت ساز است. در حقيقت بايست آموزه ها و اصول مصرفي اسلام را بازخواني كرده، بار ديگر مردم را بدان توجه داد. از اين رو به بررسي اصول مصرفي از ديدگاه اسلامي ميپردازيم.

نگاهي به اصول مصرفي اسلام

1. پرهيز از اسراف

اسراف چيست؟
اسراف در لغت به معناي ولخرجي، بي اعتدالي و تجاوز از حد است 1. و در اصطلاح عملي است خارج از حدود و موازين مشروع و معقول باشد. از اين رو مصرف زمان و عمر، مال و... در مسير نادرست اسراف ناميده ميشود. امام علي (ع) در روايتي بد ترين نوع مصرف را اسراف مي دانند 2 و در روايت ديگري ميفرمايند: «واي بر اسرافكار، كه( با اسراف) خود چقدر از صلاح خويش دور شد» 3 ميتوان مصاديق اسراف را چنين بر شمرد:

1. استفاده نامناسب از اموال شخصي

استفاده نامناسب از اموال را ميتوان در چندين صورت اسراف تلقي كرد.
الف- ضايع كردن مال و بيهوده تلف كردن آن، اگر چه كم باشد از بارزترين مصاديق اسراف است مانند بيرون ريختن آب باقيمانده در ليوان، پوشيدن لباس قيمتي مخصوص مهماني در محيط كار، دور ريختن غذا و ميوه به بهانه استفاده از آن. نقل شده است كه امام صادق (ع) روزي نگاهش به ميوه اي كه بطور كامل خورده نشده، و از خانه آن حضرت به بيرون پرتاب شده بود، افتاد. ايشان با ديدن ميوه نيم خورده خشمگين شده و (با عتاب) فرمودند: اين چيست؟ اگر شما سير شده ايد، بسياري از مردم سير نشده اند (و گرسنه هستند) آن را به كسي بدهيد كه نيازمند آن است. 4
چرا غذا را بيش از نياز پخت ميكنيم؟ چرا در مصرف آب و برق صرفه جويي نمي كنيم؟ چرا در استفاده از كاغذ، لوازم التحرير، دستمال كاغذي زياده روي ميكنيم؟ چرا از ميوه ها درست استفاده نمي كنيم؟ چرا در پخت نان و شيوه نگهداري آن اصول لازم را به كار نميبنديم؟ چرا عده اي مرفه و بي درد ثروت عمومي جامعه را ولو با درآمدهاي خود با استفاده از ابزار و لوازم لوكس ضايع ميكنند؟ چرا الگوهايي كه در برخي رسانه هاي جمعي و نيز عملكرد بعضي مديران مشهود است جامعه را به سوي يك زندگي تجملي و اسراف گرايانه ميكشد؟ و ده ها چراي ديگر كه همه روزه با آن برخورد داريم. امام صادق(علیه السلام) مي فرمايد: «ميانه روي در زندگي چيزي است كه خداوند آن را دوست دارد و اسراف را دشمن دارد، حتي اگر اين اسراف با بيرون انداختن هسته خرمايي باشد، چرا كه آن هسته به كار مي آيد. يا با بيرون ريختن آب باقيمانده (در ليوان) باشد». 5
در روايتي امام موسي كاظم (علیه السلام) در پاسخ به اين سئوال كه» آيا اگر كسي ده پيراهن داشته باشد اسراف كرده است ؟»، پاسخ منفي داده ميفرمايند: «لا، و لكن ابقي لثيابه و لكن السرف ان تلبس ثوب صونك في المكان القذر» 6؛ اسراف آن است كه لباس فاخر خود را در مكان آلوده و كثيف بپوشي. آري ! استفاده نا بجا از امكانات زندگي مانند لباس، غذا و... نيز اسراف است.
يكي از ويژگيهاي عالي فرهنگ اسلام اين است كه در مصرف و استفاده از بعضي امكانات «شان و موقعيت» افراد را مد نظر قرار داده؛ ملاك اسراف و عدم اسراف را با اوضاع و احوال زماني و موقعيت اقتصادي و اجتماعي فرد گره زده است. به عنوان مثال در مسئله نفقه همسر، منزل و لباس و زيور آلات را در شان و جايگاه همسر منوط كرده است. البته بايد توجه داشت كه وسعت و سادگي چيزي است، و تجمل پرستي چيز ديگر. از ديدگاه اسلام اولي ممدوح و دومي مذموم است. مسئله اي كه در اينجا بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه بهرهبرداري از نعمتهاي الهي، چنان چه از حد طبيعي فرد منزلت اجتماعي او بگذرد، اسراف است. استفاده از امكانات در حد اعتدال پسنديده است و چه بسا كمتر از اين حد در مورد بعضي افراد، مصداق بخل باشد. حضرت علي (عليه السلام) درباره نشانه مسرف مي فرمايد: «للمسرف ثلاث علامات: ياكل ماليس له و يلبس ماليس له و يشتري ماليس له»؛ اسرافكار سه ويژگي دارد: مافوق شان خود مي خورد، بيش از شان خود ميپوشد و بيش از منزلت خود خريدكند.
در اين بحث نبايد غافل بود كه برخي براي توجيه ولخرجيها و چشم و هم چشميهاي خويش، شان و منزلتي ساختگي براي خويش ميسازند. لذا بايد از تقليد كور كورانه از ديگران پرهيز نمود. در تعابير اسلامي حدي را كه براي مسكن معين كرده اند اين است كه به اندازه «كفايت» و «كفاف» آدمي باشد و اين مقدار نسبت به افراد، خانواده ها، زمانها و مناطق متفاوت است. در عين حال اين امر بايد به گونه اي باشد كه از حد اعتدال زمان و منطقه آن فرد تجاوز نكند. حضرت علي(عليه السلام) در بيان حد لباس انسانهاي باتقوا ميفرمايد: «ملبسهم الاقتصاد» لباس پوشيدن متقين در حد اعتدال و ميانه روي است. نه لباسهاي قيمتي ميپوشند و نه لباسهاي ژوليده و پست. بلكه در پرتو لباس معمولي، ظاهري آراسته، پاكيزه و متين دارند. 7
ب- صرف مال در آنچه به بدن ضرر مي رساند. مثل خوردن پس از سيري، در صورتي كه مضر باشد.
امام صادق (عليه السلام)مي فرمايد: «انما الاسراف فيما اتلف المال و اضر بالبدن» 8 اسراف در چيزي است كه موجب اتلاف مال و اضرار به بدن شود. استفاده از اموال خود در جهت آسيب رساندن به بدن را ميتوان در مواردي چون استعمال دخانيات، نوشيدنيها و تنقلات مضر، جراحيهايي مانند جراحيهاي زيبايي و مانند آن صادق دانست.
البته مواردي مانند جايي كه درمان بيماري و سلامتي آدمي به هزينه زياد نياز دارد، بايد هزينه كرد و به يقين اسراف نخواهد بود.
ج- صرف مال در مصارفي كه شرعا حرام است. مانند خريد شراب و ابزار و ادوات حرام.
استفاده اموال در مسير حرام ناسپاسي بزرگي است كه نعمت پرروده اي چون انسان به نعمت رساني چون رازق هستي، دارد. «لئن كفرتم ان عذابي لشديد» 9. بزرگترين اسراف نعمت استفاده از آن در حرام است.

2. استفاده نا مناسب از زمان و عمر

نوع ديگري از اسراف، اتلاف بيهوده عمر است. امروزه عمر بسياري از مردم به سبب دور شدن فاصله ها، به ويژه فاصله محل كار تا محل سكونت، موجب شده است كه عمر بسياري از مردم در طي اين فاصله ها به هدر رود. در اين ميان ترافيك، نيز عمر بسياري از مردم را به خود اختصاص مي دهد. برخي از شهروندان تهراني 3 الي 4 ساعت از وقت خود را در خيابانها ميگذرانند.

3. استفاده نا مناسب از امكانات اجتماعي

امكانات اجتماعي، اعم از آب،برق، گاز، بنزين، تلفن، نان ارزان و... از نعمتهاي بزرگي است كه در كشور اسلامي ما مورد استفاده همگان است. اما متاسفانه با استفاده نامناسب از آنها اغلب مردم گرفتار اسراف در اين زمينه ها هستند. چنان كه در آمار ذكر شد، بسياري از كشورهاي غير مسلمان در صرفه جويي و خودداري از اسراف در آنها، بيش از مردم مسلمان ما موفق بوده اند. در حديثي از رسول اكرم(ص) آمده است كه «لا خير في السرف» خيري در اسراف نيست. امام موسي كاظم(ع) ميفرمايند: «هر آن كس كه مال دارد، از نابود كردن آن برحذر باشد. به درستي كه مصرف مال در راه نا مناسب تبذير و اسراف است» 10 امام صادق عليه السلام ميفرمايد: «ان مع الاسراف قله البركه» 11 بدرستي كه اسراف موجب كاهش و كمبود بركت است.
در يك بررسي كوتاه ميتوان به كارهاي اسراف گونه بسياري از مردم در جامعه ايراني پي برد. گفته ميشود از هر ده ميليون قرص نان توليد شده روزانه در تهران، حدود3 ميليون «دور ريز» ميشود. اگر وزن متوسط انواع نانهاي سنگين و سبك متفاوت را 150 گرم فرض كنيم، در اين صورت در تهران با فرض ده ميليون نان توليد شده در روز، در حدود چهارصد وپنجاه تن نان خواهيم داشت كه از كانال مصرف خانوار خارج ميگردد و به عنوان ضايعات، صرف مصارف دست دوم و سوم مثل خوراك دام و طيور مي رسد،(كه آن هم براي دام بدون اشكال بهداشتي نيست). با اين مبالغ هنگفت ميتوان سالانه هزاران مدرسه ساخت، هزاران درمانگاه تجهيز نمود و بيماران بسياري را درمان كرد. و يا گرسنگان بسياري را در سطح جهان سير كرد.
اين روند در مصرف آب، برق، گاز، بنزين و ديگر امكانات اجتماعي جاري است. آيا اين قدر استفاده بي رويه و مصرف نادرست امكانات اسراف نيست؟

2. صرفه جويي و ميانه روي

از ديگر اصول مصرفي در اسلام صرفه جويي و اعتدال در مصرف است. اين اصل در برابر اسراف و مصرف بي رويه قرار دارد. امام كاظم عليه السلام ميفرمايد:» من اقتصد و قنع بقيت عليه النعمه و من بذر و اسرف زالت عنه النعمه» (هركس كه در زندگي اعتدال و قناعت را پيشه كند، نعمت بر او باقي ميماند و هر كس كه تبذير و اسراف كند، نعمت از او گرفته ميشود (و فقير ميگردد). آن گاه كه نعمتها كاهش يابند و روحيه خودكفايي و قناعت و صرفه جويي از جامعه رخت بر بندد، فقر به آدمي روي آورد. به ناچار براي رفع نيازمنديهاي خود به ديگران وابسته خواهد شد و استقلال و شخصيت خويش را از دست خواهد داد. در حديثي از پيامبر اكرم(ص) آمده است: «كسي كه اقتصاد و اعتدال داشته باشد فقير نميشود» 12 بايد برحذر بود از روزي كه اسراف و مصرف بي رويه امكانات زندگيموجب نيازمندي مردم مسلمان ايران به كفار گردد كه آن گاه به تعبير روايت دعاي ما مستجاب نخواهد شد. امام صادق (عليه السلام) ميفرمايند: «چهار گروه هستند كه دعاي آنها مستجاب نميشود... 3. كسي كه داراي ثروتي باشد و آن را تباه نمايد و بگويد خدايا بمن رزق و روزي بده كه خداوندمي فرمايد: مگر من به تو دستور ندادم كه در زندگي اقتصاد و اعتدال و شايستگي داشته باشي؟ سپس حضرت اين آيه 67 را قرائت فرمودند كه خداوند متعال در سوره فرقان فرمايد: «وَ الَذِينَ إِذا اَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً». بندگان خدا كساني هستند كه به هنگام انفاق نه اسراف ميكنند و نه كم روي و ميان اين دو حالتي متوسط و معتدل دارند» 13.
بنابراين از مهمترين اصول مصرفي دين مبين اسلام ميانه روي در مصرف و رعايت اعتدال است. بر اين اساس لازم است كه مصرف معتدل و مناسب ترين الگوهاي مصرف در هر چيزي معرفي گردد و مردم به رعايت اين الگوهايترغيب و تشويق شوند. ضمن اين كه از اسراف كاران و كساني كه بيش از الگوي مصرف، مصرف ميكنند؛ نبايد حمايت نمود. از اين رو حذف يا كاهش يارانه اسراف كاران راه حلي منطقي به نظر مي رسد.

3. قناعت محوري

قناعت اصل ديگري است كه همواره در منابع اسلامي مورد تاكيد ويژه قرار گرفته است. قناعت به معناي قانع بودن به داشته ها و چشم طمع بستن به روي نداشته ها است. در ارشاد القلوب آمده است در تفسيرآيه «فَلَنُحْيِيَنَهُ حَياهً طَيِبَهً» (او را به زندگي خوش و گوارا زنده ميگردانيم) مراد از اين زندگي، قناعت است كه باو مي دهيم. قناعت چنان نعمت حيات بخشي است كه سليمان نبي آن گاه كه از خدواند ملك عالميان را خواست، و فرمود:» رَبِ اغْفِرْ لِي وَ هَبْ لِي مُلْكاً لا يَنْبَغِي لِاَحَدٍ مِنْ بَعْدِي «بنا به گفته تفاسير از خداوند قناعت خواست. سليمان با فقيران مينشست و ميگفت فقيري در جرگهي فقيران نشسته.آري ! قناعت قدرت و ملك آدمي را افزون ميكند. از اين روست كه در روايتي از امام صادق (علیه السلام) قناعت به گنجي تمام نشدني تشبيه شده است. در حقيقت قناعت مانع از مصرف بي رويه و بي حساب شده موجب استفاده بهينه از داراييهاي آدمي است.
اگر مردم كشور اسلامي ما با قناعت خو گرفتند و از تجمل پرستي و زياده خواهي فاصله گرفتند، روند فزاينده مصرف اصلاح خواهد شد و به جاي استفاده بي رويه از امكانات و نعمتهاي خدا دادي، از آنها براي پيشرفت اقتصادي بيشتر مدد ميگيرد. براي درك ظرفيت بالاي اصل قناعت در ميان اصول مصرفي اسلام توجه به اين خبر جالب به جاست. بنا به گزارش واحد مركزي خبر، در چين به دليل قناعت بسيار مردم و به ويژه هفتصد ميليون روستايي، مصرف كالاهاي چيني در خود چين بسيار اندك است. از اين رو، دولت چين براي فروش كالاهاي خود به شهروندان خود، طرحي را در پيش گرفته است كه مصرف گرايي را در اين كشور افزايش دهد تا كالاهايش روي دست توليد كنندگان نماند. جالب اين است كه دولت با تخفيفهاي ويژه سعي دارد كه پس اندازهاي ده ها ميليون چيني را با وسوسه ايشان به خريد محصولات، به جيب سرمايه داران و توليد كنندگان بريزد. تا جايي كه متقاعد كردن اين جمعيت انبوه به خرج كردن پس اندازهايشان به عنوان طرحي سرنوشت ساز براي اقتصاد اين كشور شده است. 14
نكته جالب توجه در اين خبر آن است كه در اين كشور بر خلاف ايران مردم آن قدر، قانع و كم مصرف هستند كه سرمايه داران سعي در تبليغ مصرف گرايي براي از بين بردن الگوهاي مصرف دارند. اين در حالي است كه در حقيقت يكي از عوامل پيشرفت كشوري پرجمعيت مانند چين پرهيز از مصرف گرايي و رعايت الگوي مصرف صحيح با تكيه بر قناعت است. سعدي به جا گفته است كه:
قناعت توانگر كند مرد را
خبر كن حريص جهانگرد را
قناعت كن اي نفس بر اندكي
كه سلطان و درويش بيني يكي
چو سيراب خواهي شدن ز آب جوي
چرا ريزي از بهر برف آبروي

نمونه هايي از الگوهاي مصرفي در روايات

در منابع روايي شيعه در مورد مصرف برخي امكانات توصيه هاي خاصي وارد شده است كه نشان از اهتمام اسلام به مصرف صحيح دارد. به نمونه هايي از اين موراد اشاره ميشود:

1.مصرف صحيح آب

در مورد سيره مصرفي رسول اكرم (ص) آمده است كه ايشان با يك «مد» آب (تقريبا ده سير) وضو ميگرفت و با يك «صاع» (تقريبا سه كيلوگرم) از آب غسل ميكرد. 15
«راوي ميگويد: به ابو جعفر باقر(ع) و يا ابو عبد الله صادق(ع) گفتم: براي غسل جنابت چند پارچ آب كافي است، آن حضرت گفت: رسول خدا و همسرش با يك طشت آب، غسل ميكردند كه پنج پارچ آب ظرفيت داشت. شرح: رسول خدا صلوات الله و سلامه عليه پارچ آبي داشت كه بيش از يك كيلوگرم ظرفيت داشت. آن پارچ را پر آب ميكرد و وضو ميگرفت و مقدار كمي از باقيمانده آن را مينوشيد. طشت آبي داشت كه پنج پارچ ظرفيت آن بود، آن طشت را پر آب ميكردند و با همسرش دو نفري غسل ميكردند. موقعي كه رسول خدا به تنهائي غسل ميكرد، فقط چهار پارچ آب در طشت مي ريخت و با آن آب غسل مينمود». 16
با توجه به اين كه وضو و غسل از مهم ترين اعمال عبادي مسلمانان است، محدوده مصرفي آب بسيار ناچيز توصيه شده است. اين در حالي است كه، متاسفانه، برخي مسلمانان براي مصرف آب بسيار غير مهم تر آب بسياري مصرف مي كنند.

2. مصرف صحيح مواد غذايي ونان

مواد غذايي، اعم از نان، غذا، ميوه و سبزيجات است كه اسلام نسبت به هر كدام توصيه هاي تغذيه اي دارد. اما آن چه در همه اين توصيه ها مشترك است، پرهيز از زياده روي در مصرف آنها ست. به عنوان مثال از دور ريختن نان، ميوه و غذا نهي شده است و توصيه به استفاده بهينه و حداكثري از آنها شده است. در سيره امام سجاد(ع) آمده است كه هر گاه ايشان مي ديدند ناني در خانه اش افتاده، گرچه باندازه دم كش مورچه اي بود، از وعده غذايي خانواده اش به اندازه آن ميكاست. 17 در روايات بر مصرف ريزه هاي نان و غذا توصيه بسياري شده است. از باقي گذاشتن ميوه و استفاده از نيم خورده آن توصيه شده است. از دعوات قطب راوندي نقل شده است كه، پيغمبر صلي اللَه عليه و آله فرمود: «هر كه يك لقمه افتاده يافت و آن را خوب پاك كرد و خوب شست و خورد، در درونش جا نگيرد تا خدايش از دوزخ آزاد كند» 18. در محاسن از امام صادق ( عليه السلام) نقل شده است: كه هر كه ميوه يا تيكه نان كه روي زمين افتاده برگيرد و پاك كند و بخورد در درونش جاگير نشود، جز اين كه، بهشت او را بايست گردد». 19
از سوي ديگر، پر خوري و زياده روي در مصرف مواد غذايي نهي شده است. چنان كه امام باقر(ع) فرموده اند: «هيچ چيز نزد خداوند مبغوض تر از شكم پر نيست» 20. لذا از آداب غذا خوردن دست كشيدن از غذا پيش از سيري است: امام رضا(ع) در اين باره ميفرمايند: «و ارفع يديك من الطعام و يك اليه بعض القرم و عندك ميل فإنه اصلح لمعدتك و بدنك و اذكي لعقلك و اخف علي جسمك» 21. در حالي كه هنوز گرسنگي باقي و ميل و اشتها برقرار است دست از طعام بردار كه اين چنين غذا خوردن براي معده و بدن اصلح و براي عقل پاكيزهتر و بر جسم و تن باري سبكتر است.

سخن آخر

با توجه به شرايط فعلي ايران اسلامي، نياز جدي براي ترويج اصول مصرفي اسلامي احساس ميشود. چرا كه با فرهنگ عمومي مردم سازگار تر است. بنابراين بازخواني و بازگويي آموزه هاي مصرفي اسلام، نقش بسزايي در اصلاح الگوي مصرفي مردم دارد. براي رسيدن به اين هدف بايست نهادهاي فرهنگي و رسانه ها، با برنامه ريزي در اين زمينه، اقدام به توليد محصولات و بستههاي فرهنگي با زباني نو نمايند. اصلاح الگوي مصرف از طريق تكيه بر اصول مصرفي اسلام ؛چون قناعت، پرهيز از اسراف، ميانه روي و اعتدال در مصرف؛ يكي از بزرگ ترين گامهايي است كه در مسير توسعه و پيشرفت پايدار، برداشته خواهد شد.

پي‏نوشت‏ها:

1. فرهنگ بزرگ جامع نوين، احمد سياح، ج 1 ص659.
2. غررالحكم، اسراف.
3. غررالحكم، همان.
4. مستدرك الوسايل، كتاب الاطعمه و الاشربه، باب 61
5. حر عاملي، وسايل الشيعه، ج 15، ص 257. بحار النوار ج71 ص.346
6. بحار الانوار ج 79، ص 317.
7. نهج البلاغه، خطبه متقين،خطبه 193، محمد دشتي.
8. كليني، كافي، ج 4، ص 54.
9. ابراهيم، 7.
10. بحار ج 78،ص.377
11. وسايل الشيعه، ج 15، ص.261
12. بحار الانوار- ترجمه جلد 67 و 68، ج2، ص:.343
13. بحار الانوار- ترجمه جلد 67 و 68، ج2، ص:.340
14. واحد مركزي خبر، 1/2/.88
15. سنن النبي صلي الله عليه و آله.
16. گزيده كافي، محمد باقر بهبودي، ج2، ص 21، حديث.5
17. آسمان و جهان،ترجمه كتاب السماء و العالم بحار، ج10، باب بيستم خوردن تكه نان و ريزه خوان، ص:.209
18. همان، ص.208
19. همان، 207..
20. همان، باب پنجم در نكوهش پرخوري، ص.133
21. طب و بهداشت از امام رضا عليه السلام، نصرالدين امير صادقي، نشر معراجي، 106.

منبع: http://www.bashgah.net